حالا من گیر کردم و یک اینده ای تاریک

شاید عشقی و شاید هم دوباره حسی پست

شاید در اوج به خاک و گل نشینم

شاید هم اینده ام را تاریک نمایم.

ترسانم.

زندگی ...

چه خواهد گذشت بر من خاکی

جانم ... این تن پوست و استخوانی من

به کجا خواهد کشید ؟

نمی دانم

من تیره تر از همیشه

و فراموش شده تر از قبل

خامش و رام

ارام و ارام

رو به مرگ می روم

شاید فردایی نباشد.


ملاصدرا مي گويد: خداوند بي نهايت است و لامكان و بي زمان اما به قدر فهم تو كوچك مي شود و به قدر نياز تو فرود مي آيد و به قدرآرزوي تو گسترده مي شود و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود